حرف اول- خب نامه انتصاب روسا اومد و قرار شد حامد (رئیسمون) از شعبه ما بره و امیر (رئیس شعبه قبلیم) به جاش بیاد شعبه ما. وای چقدر این حامد چقدر بدشانسه . آخه شعبه ای که قراره بره توی چند هفته اخیر حسابی کاهش منابع داشته .الان به قول معروف ته جدول لیگ هستش و همین جور پیش بره سقوط می کنه به دسته یک و از حامد بدشانس تر ، امیر هستش. آخه قراره همکار من میشه
خیلی جالبه. خیلی کم پیش میاد این جوری. اینکه سه بار شعبه ای برم که امیر رئیسشه .
خلاصه خیلی حیف شد حامد داره میره. دوران خوبی بود . زیاد گیر نمی داد . اما امیر خیلی گیر میده. اعصاب آدم را خرد می کنه. توی شعبه قبلی چند باری باهاش دعوام شد . ولی آدم خوبیه . ولی کلی با بچه های ما مشکل خواهد داشت . بس که بچه ها راحت طلب شده اند . گیر رئیس گیر نیفتاده اند .
حرف دوم- از دلارام بگم که بالاخره نوک دندانش را دیدم. بالاخره دندانش نیش زد و یک کم راحت شد . ولی مثل خرگوش همه چی را می جوه . خیار بهش میدیم قشنگ توشو خالی می کنه. به هر چی گاز میزنه بلکه خارش لثه اش بیفته. ولی وقتس میخواهی دندانش را ببینی محکم لبهایش را به هم فشار میده تا نتونی ببینی. هر کاری کردم از دندانش عکس بگیرم نشد که نشد .
حرف سوم- خب از سفرمون به همدان بگم. 21 مرداد ماه صبح زود بیدار شدیم و از مهمانسرا حرکت کردیم سمت گنجنامه.جاده ای که می خورد به گنجنامه مثل جاده چالوس بود. خیلی سرسبز و باصفا . خوش بحال مردم همدان که چنین شهر زیبایی دارند . ما کویر نشین ها واقعا حسرت این جور جاها را می خوریم.
رسیدیم گنجنامه. ماشین را پارک کردیم و دلارام را بغل کردم و حرکت کردیم سمت مجموعه تاریخی گنجنامه. همون اول یک چادر بود که یک نفر مسابقه گذاشته بود. اینکه هر کس بال توپ بزنه به لیوانها و همه اش بریزه ، یک گوشی موبایل جایزه می گیره .هر بار پرتاب هم 2 هزار تومن هزینه داشت . من گفتم اینکه کاری نداره که. یک توپ می زنی و لیوانها میفته. ولی لامصب هر چی زدم چز یکی دو لیوان هیچی نشکست . بایدهمه اش میریخت پایین وگرنه چیزی جایزه نمی گرفتی. 5 بار پرتاب کردیم ولی فایده نداشت . خلاصه بیخیال شدیم.
خلاصه راه را اندامه دادیم بین راه کلی ملت بساط کرده بودند . رسیدیم به آبشار گنجنامه. یک آبشار قشنگ و چشم نواز . نور افتاب هم خورده بود بهش و یک رنگین کمان قشنگ درست کرده بود . من و دلارام هم پا روی سنگهای پای آبشار گذاشتیم فشنگ رفتیم زیر ابشار. جفتمون یک کم خیس شده بودیم ولی خیلی حال می داد . کلی عکس گرفتیم اونجا . اینم یک عکس قشنگ از آبشار . رنگین کمان را ببینید . خیلی باحال بود.
f